بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
یکی از دغدغه های هر مسلمان با ایمان، این است که بتواند بر شیطانش پیروز شود و از شر آن ملعون امنیت پیدا کند. اما برای اینکه در این مورد موفق باشیم علاوه بر عمل، باید آگاهی و علم چگونگی روبرو شدن با شیطان را داشته باشیم. تا عمل ما نهایت تاثیرگذاری را بگیرد و کامل تر بشود.
بزارید یک مثال ساده بزنم. اگر شما فرمانده یک لشکر باشید و بخواهید با لشکر دیگری از دشمن بجنگید، آیا میتوانید بدون اطلاعات راهبردی ای مثل استراتژی، آب و هوا، روش های مبارزه و روش های نفوذ با دشمن روبرو شوید؟ مشخص میشود برای اینکه فرمانده خوبی باشید باید در علومی خاص، آگاهی های لازم و اطلاعات درست داشته باشید.
مبارزه با شیطان و وسوسه های آن نیز نیاز به فنون و علومی دارد که در زیر یکی از مهم ترین تکنیک های مبارزه با شیطان را به صورت کلی برای شما آماده کردیم. ان شاء الله به لطف و رحمت خدای بزرگ همه ما عاقبت به خیر شویم. در ادامه مطلب توضیحات بیشتری درباره معنای متن زیر داده میشود
به نام خدای یکتا، و درود و سلام خدا بر حضرت محمد مصطفی (صلی الله علیه و آله) و حضرت امیرالمومنین، علی بن ابی طالب (علیه السلام)
لقمان حکیم یکی از دانایان زمین است که تقریبا همه ما با او آشنا هستیم. شاید داستان معروف آن را شنیده باشید که
لقمان را گویند ادب از که آموختی گفت از بی ادبان! هرچه در نظرم ناپسند آمدی از فعل آن احتراز کردمی!
پس در اول باید توجه داشته باشیم، سخن بالا (در تصویر) بی ارزش نیست و سخن یکی از دانایان معروف زمین است. حال برویم سراغ شرح یا تفسیر آن برای درک بهتر موضوع
به صورت کلی از سخن لقمان حکیم چنین استخراج میشود که شیطان از طریق نیرو و توانایی هایی به انسان نفوذ پیدا کرده و سعی بر فریب دادن انسان، آن هم از روش های مختلفی میکند. کلمه قِبَلِ طبق لغت نامه المعانی به معنای نیرو و توانایی است.
لقمان حکیم در بالا سه روش شیطان یا سه نیروی شیطان برای فریب دادن انسان نام برده و راه های مبارزه با آن را به ما آموخته.
نیروی اول شیطان را شک و تردید گفته و روش مبارزه با آن را یقین و نصیحت فرموده. میدانیم کسی که در شک و تردید باشد دچار بد مصیبتی شده چون شک و تردید یا به انسان اجازه انتخاب درست را نمیدهد یا اصلا مهلت انتخاب کردن را نمیدهد و همواره در دوراهی انتخاب کردن نگه میدارد. شنیدم از بزرگی که فرمود شک و تردید گذرگاه خوبی است ولی ایستگاه نابود کننده ای میباشد.
پس برای مبارزه با شک، باید یقین پیدا کنیم. یعنی از چیزی مطمئن شویم. ولی از چه چیزی اطمینان پیدا کنیم؟ بعد از کلمه یقین کلمه نصیحت را آورده. پس میتوان گفت بین نصیحت و اطمینان پیدا کردن رابطه ای وجود دارد. یا اینکه راه اطمینان پیدا کردن از طریق نصیحت است. خب ما باید با چه نصیحتی چه اطمینانی پیدا کنیم؟
واضح است که شک و تردید باطل است و در مقابل باطل حقیقت و حق وجود دارد پس ما باید از حق اطمینان پیدا کنیم و بفهمیم حقیقت چیست.
وقتی که حق را بشناسیم باطل را خواهیم شناخت و زمانی که باطل را بشناسیم راه شناخت حقیقت را هم خواهیم فهمید.
(یعنی وقتی حقیقت را بفهمیم شک و تردید را هم میتوانیم تشخیص دهیم و آن را برطرف کنیم و زمانی که شک و تردید را کاملا بشناسیم راه شناخت حقیقت را هم خواهیم فهمید)
مثل آن میماند کسی سردش باشد و سرد بودن را درک کند. پس مطمئن میشود که گرمش نیست و کسی که گرمش باشد و آن را درک کند مطمئن میشود که سردش نیست اما باید از سرما و گرما در کل یک تصویری داشته باشد چون ممکن است شخصی همیشه در گرما بوده باشد و اصلا سرما را ندیده باشد پس نمیداند سرمایی هم وجود دارد.
(یعنی شرط آن این است که شخص از بعضی حقایق کلی مثل وجود خدا، آزمایش شدن مردم در زمین توسط خدای بزرگ، وجود شیاطین، دشمنی شیاطین با انسان و... آگاهی داشته باشد تا بتواند به یقین برسد و شک و تردید را از بین ببرد)
پس ما در اول باید به یکسری حقایق کلی ایمان داشته باشیم و از طریق نصیحت به یقین دست پیدا کنیم. حالا نصیحت چیست؟
نصیحت در لغت نامه المعانی به معنایِ عمومیِ : پند و اندرز به آنچه که درست است و نهی از آنچه که بد است میباشد.
این کلمه در اینجا میتواند به معنای قرآن باشد. چون طبق حدیث معروف رسول الله (صلی الله علیه و آله) یعنی حدیث ثقلین : کسی که به کتاب خدا یعنی قرآن و اهل بیت (ع) پناه ببرد و از آنها هدایت بخواهد و بگیرد هرگز گمراه نخواهد شد و راه رستگاری قرآن و اهل بیت (ع) است.
ربط کلمه نصیحت به قرآن و اهل بیت (ع) این است که در قرآن و سخنان امامان معصوم (ع) هیچ حرف بیهوده ای نیست، و نصیحت برای مردم است که باعث هدایت انسان ها به راه مستقیم و راه رستگاری میشود، اگر مردم بگیرند و به آن عمل کنند.
پس اگر ما به قرآن و سخنان اهل بیت (ع) پناه ببریم، آن را با قوت یاد بگیریم، معنای آن را بفهمیم و به آن عمل کنیم ان شاء الله هرگز گمراه نخواهیم شد. و با آن میتوانیم به یقین یعنی حقیقت برسیم، از آن مطمئن شویم و شک و تردید را نابود کنیم. در اینجا نکته جالب این است که این سخن لقمان حکیم در بالا احتمال دارد به نقل از یکی از معصومین (ع) گفته شده باشد یعنی ( ممکن است معصوم (ع) سخن لقمان را برای مردم تعریف کرده باشد) در این صورت همین متن تصویر بالا میتواند برای گروهی هدایت کننده باشد. سند : [البدایة والنهایة : ج 9 ص 270 ، الدرّ المنثور : ج 6 ص 513 ]
در ادامه لقمان حکیم دومین نیرو و روش شیطان برای فریب دادن انسان را نیروی تنبلی و خستگی نام برده و فرموده راه مبارزه با آن و برطرف کردن آن : یاد کردنِ قبر (مردن و واردِ قبر شدنِ انسان در پایان عمر) و یاد کردنِ روز قیامت است.
مشخص است که برای تاثیر گذاری این روش شخص باید از قبر و روز قیامت اطلاعات درست و لازم را داشته باشد تا یاد کردن آن به او نفع برساند. روز ها از عمر ما میگذرد هر روز یک چیز جدید درباره روز قیامت و عالم قبر میشنویم... بعضی چیز هایی که ما درباره قیامت و قبر فکر میکنیم معلوم نیست که درست باشد یا غلط، این درصورتی است که ما به اطلاعات صحیح و منبع معتبر نیاز داریم.
لقمان حکیم سومین نیرو و روش شیطان برای فریب دادن انسان را میل و ترس فرموده
راه مبارزه با آن و روش برطرف کردن آن را، دوباره، توجه کردن به این واقعیت فرموده که : دنیا جداشدنی است و هرکسی یک روز آن را ترک میکند
دنیا مثل یک قلعه، روی پایه های سست و ناپایدار است که هر لحظه ممکن است فروبریزد و روی ساکنان آن خراب شود. بهره واقعی از دنیا را کسانی میبرند که برای رضایت و خوشنودی خدا کار کنند، از بدی ها یا همان گناهان دوری کنند و برای آخرت اعمال نیکو ذخیره کنند تا پاداش آن را بگیرند و از جهنم نجات پیدا کنند. کسی که بداند دنیا جای ماندن نیست بلکه آخرت جای همیشگی است خیلی به دنیا توجه نمیکند و از آنچه درون آن است به غیر از مرتکب شدنِ گناهان نمیترسد بلکه از جهنم و عذاب خدا در دنیا و آخرت میترسد. (فقط از گناهان و نتیجه آن یعنی عذاب خدا یا قهر خدا میترسد)
کسی که بداند دنیا جای ماندن نیست میل خود را کنترل میکند تا کارهای شایسته انجام دهد و کارهای حرام را مرتکب نشود. چون انتهای مخالفت با خدا پشیمانی بزرگ، خواری و ذلت بی پایان است. مثل شیطان که از درگاه الهی رانده شد، مرکز هر شر و بدی گشت و سرانجامِ آن یا جایگاه نهایی آن جهنم است. چون از فرمان خدا سرپیچی کرد.
میدانم که نوشته من کم و کسری های خیلی زیاد و یا ایراد هایی دارد، ان شاء الله خدا بر بنده حقیر ببخشاید و از شما کاربران عزیز عذرخواهی دارم. امیدوارم این نوشته به شما سود برساند.
پروردگارا توکل کردم بر شما و رضایت شما را خواستم، و آن خواسته هم نعمت شما بود و جز لطف شما نبود پس شکر و سپاس خدای متعال را که نعمت هایش فراوان است، بنگانش را میبخشد، اصلاح میکند و مورد رحمت خویش قرار میدهد. پروردگارا مرا در تکالیف الهی و امور زندگی کمک کن و از غافلان قرار مده.
کاربران عزیز مرا در نوشتن کمک بدهید و اگر ایرادی دیدید گزارش دهید. در پناه حق